خاطرات دوران تحصیل

خاطرات دوران تحصیل

در طول ترم                     

سه روز مانده به امتحان 

دو روز مانده به امتحان     

شب امتحان                       

یک ساعت مانده به امتحان    

سر جلسه امتحان               

هنگام خروج از جلسه امتحان

یک هفته بعد از امتحان      

http://www.multilog.blogfa.com/باتشکرازمولتی بلاگ

سخنی از سعدی

هرکس درزندگانی نانش نخورند  بعد مرگ نامش نبرند

یه گونی اس ام اس بامزه (1)


ادامه نوشته

ارتباط الفبای فارسی با الفبای زندگی


ادامه نوشته

منتظر


از شنبه به روی هم تلنبار شدیم

تا آخر پنج شنبه تکرار شدیم

خیر سرمان منتظر آقاییم

جمعه شد و لنگ ظهر بیدار شدیم

زندگی


زندگی تجربه تلخ فراوان دارد 

دو سه تا کوچه وپس کوچه 

انداره ی یک عمر بیابان دارد!!!

زندگی زندانیست که در ان 

بشتر از زندانی ، زندانبان دارد !!!

زندگی فانوسیست لب دریای خیال آویزان 

روشن است اما به اندازه ی خویش !!!

زندگی انتظاریست که ادم از یک برادر دارد 

زندگی است به جز حرف محبت به کسی

ونه هر خوار و خسی !! زندگی کرده بسی !!! 

زندگی دٍ ین بزرگیست که بر گردن ماست !! 


غرور

هيچگاه از بالا به ديگران نگاه نكن

مگر اينكه

خواسته باشي دست كسي را بگيري

واورا اززمين بلند كني



................ تولّد...............

یاد داری که وقت زادن تو

همه خندان بودند و تو گریان

انچنان زی که بعد رفتن تو

همه گریان شوند و تو خندان



...............به کجا چنین شتابان...........

خداوندا مرا هشیار گردان

ز خواب غفلتم بیدار گردان

ز خواب غفلت و هول قیامت

زبانم را به استغفار گردان




..............مغرور نشو..........

يک نفر در دل شب

يک نفر در دل خاک

يک نفر همدم خوشبختي هاست

يک نفر همسفر سختي هاست

»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»

« دکترعلی شریعتی » :

نامم را پدرم ،فامیلم را جدّم


انتخاب کرد

حال

راهم را خودم انتخاب می کنم 









ممكن نيست انسان ازقلمرو رازبگريزد

ممكن نيست خودرانيازمند خداونداحساس نكند.

اگراحساس كردكه درزندگي اوخدايي نيست

مثل مگس هاي  خشك پاييزي ميشود

كه به محض اين كه

به شيشه مي خورند،بي صدا مي ميرند 


فرق دوستي باعشق


 

عشق" از "دوستی" پرسید: تفاوت من و تو در چیست؟

 

 دوستی گفت : من دیگران را به سلامی با هم آشنا می كنم، تو به نگاهی.

 

من به دروغی دیگران را از هم جدا می كنم، تو با مرگ...

خودبزرگ بيني






اظهار فضل وبرتري افرادنسبت به ديگران موضوعي است كه گاهي اوقات انسان باآن برخورد ميكند واين پديده ناخوشايند متاسفانه درجامعه خودرا بيشتر نشان مي دهد .

علت چيست ؟

ممكن است علت آن عقده هايي است كه دركودكي كمبود آن را احساس ميكردند ولي نمي توانستند آنرا انجام دهند .حال دربزرگسالي آنرا ازخود بروز ميدهند كه باعث چندش درديگران ميشود .

حال بااينگونه رفتارها چگونه بايد برخورد كرد تاحصاري كه فرد براي خود بافته اند شكسته شود؟؟؟؟؟؟؟؟

به گفته شاعر :

من از خارلب ديواردانستم 

                                       كه ناكس كس نميگردد 

                                                                     ازين بالانشيني ها

نظرشماچيست؟




دل میرود که بمیرد برای تو                   سر میرود که بگیرد هوای تو


ما هم که عاشقیم و خدا هم غریبه نیست       عمری که میرود به فنا هم فدای تو

شعر و قصیده و هر آنچه داشتم                شد وقف گفتن از ماجرای تو

عمر و جوانی و زهدی که بود و رفت      من ریختم همه اش را بپای تو

چشمی نمانده که جویم نشانی ات           آواره سر پی سوی و صدای تو

من می پرستمت ای بت برای من          آری قسم به تو و چشمهای تو

از خود بریده ام از خلق تارکم           در انتظار معجزه ای از خدای تو

گویا شراب امشبم از حد گذشته است    تا کی چنین دهم ز وجودم بهای تو

گفتی بنوش شهد لبم را گناه نیست       باشد گناه امشب ما هم به پای تو

هر شب در این امید که فردا ببینمت  هرشب خوشم به تو و قصه های تو