رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: 
بسیار یاد كردن خدا و بر من صلوات فرستادن، موجب برطرف شدن فقر مى شود. 
با توجه به روایت فوق، داستان زیر را تقدیم مى داریم. توصیه مى كنیم كه قبل از مطالعه به نكات زیر توجه نمایید: 
1ـ شكى نیست كه اذكار، خواص و فوایدى بسیار دارد. طبق روایات رسیده از معصومین علیهم السلام، ذكر صلوات نیز چنین است. یكى از فواید آن، رهایى از فقر و تنگدستى است. ناگفته پیداست كه: نتیجه بخشیدن آن، شرایطى دارد. یكى از شرایط آن، چگونگى حالتهاى روحى، نفسى و معنوى انسان است. با این بیان، ذكر شخصى به ثمر مى رسد كه قبلا زمینه لازم را فراهم كرده باشد. به عبارت دیگر، نباید توقع داشت كه بدون ایجاد زمینه، تكرار اذكار به نتیجه مطلوب برسد. 
2ـ به ثمر رسیدن ذكرها، در سایه تلاش و جدیت انسان است. به عبارت دیگر، به نتیجه رسیدن آنها با تنبلى و تن پرورى منافات دارد و نباید از تلاش و كوشش در كسب معاش دست كشید و با تكرار اذكار، به كنجى نشست و به امید این كه خداوند، روزىمان را مى رساند، از كار و تلاش دست برداشت. 
رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمود:
بسیار یاد كردن خدا و بر من صلوات فرستادن، موجب برطرف شدن فقر مى شود.
مرد خواب و خوراكى نداشت. مادام كه سر و وضع زن و بچه هایش به
 خاطرش مىآمد؛ آشفته و غمناك مىشد. ظاهر رنجور و گونههاى ترك برداشته 
آنها، آزارش مىداد. همین طور شكوههاى بىوقفه همسرش كه خواب و خیالش را 
ربوده بود. 
آن روز، مثل همیشه، در چوبى حیاط را به هم زد. راه كوچه باریك
 محله را در پیش گرفت. نمى دانست كجا مىرود؟ ولى گام هایش بسى بلند و كشیده
 بود. گاهى به اطرافش چشم مى دوخت تا شاید مشكل گشایى بیابد. از چند كوچه 
باریك و كم عرض گذشت. به چهارراهى نزدیك شد كه معمولا از جمعیت موج مى زد. 
در آن سوى چهار راه، مسجدى قرار داشت. هر چند ظاهرش ساده و كوچك بود؛ اما 
هیچ وقت از نمازگزاران خالى نبود. گاهى واعظى به منبر مىرفت و به پند و 
اندرز مردم مى پرداخت. آن روز نیز واعظى بر فراز منبر، در حال سخنرانى بود.
 جمعیتى گرد آمده بودند و به سخنان او گوش مى كردند. "سعید" نیز خودش را 
داخل جمعیت زد. روحانى، پیرامون فقر و راههاى خلاصى از آن سخن مى گفت. 
بیان شیرین و رسایى داشت. چیزى نگذشت كه سعید جذب سخنان او شد. بین خودش و 
او احساس نزدیكى مىكرد. به نظرش رسید كه روحانى، او را مىشناسد و حرفهاى 
دلش را بازگو مىكند. ولى این طور نبود؛ سخنان روحانى، حرف دل بسیارى از 
مردم بود. او در بخشى از سخنانش گفت: 
"در فرستادن صلوات، كوتاهى نكنید. زیرا اگر توانگر، صلوات 
بفرستد؛ مالش بركت مىیابد و اگر فقیر صلوات بفرستد، خداوند تعالى از آسمان 
روزىاش را مى فرستد." 
این سخن گرچه براى سعید تازگى داشت، ولى به نظرش آسان بود. از خودش پرسید: 
پس تا حالا چرا به این راه ساده، فكر نكرده بودم؟!