به بهانه سالگرد زلزله ویرانگر کاخک و با هدف دیدار با آخرین بازمانده صنعتگران این شهر راهی آن دیار شدیم، اما آنچه دیدیم و شنیدیم فراتر از آن بود که می‌اندیشیدیم...

 

 در حالی‌که بسیاری از جوانان امروزی کار و شغل را در پشت میز شرکت و یا اداره‌ای خلاصه می‌کنند، پیر مردی 90ساله در شهر کاخک با دست بردن به آتش و سندان و چکش روزی خود را از خداوند می‌گیرد.
استاد حسین جمشیدی متولد سال 1302 به گفته خودش از 6 سالگی که مادرش را از دست داده با توصیه و اجبار پدرش استاد عباسعلی به شغل مسگری روی اورده است
وارد مغازه استاد حسین می‌شویم. مغازه انباشته از سماورهای مستعمل دیگهای مسی و... است و پیرمردی روی دو زانو نشسته است و با چکش بر سر سماوری ضربه وارد می‌کند گویا می‌خواهد آن را روی سماور نصب کند
سلام علیکی با پیر مرد می‌کنیم، او با کشیدن نفسهای بلند جواب ما را می‌دهد و در پاسخ این سؤال که از کی به شغل مسگری مشغول است، می‌گوید: از 84 سال پیش که مادرم فوت کرد پدرم مرا به مغازه خود می‌آورد و من پیش دستش کار می‌کردم

از او می‌پرسیم پس علاقه‌ای به این کار نداشته است که می‌گوید: بدانید که اگر علاقه نمی‌داشتم دنبال این کار نمی‌رفتم.....

بقیه درادامه مطلب