به مناسبت اربعین حسینی
باز باران باترانه
می خورد بربام خانه
یادم آمد کربلارا
دشت پرشوروبلارا
گردش یک روز غمگین ،گرم وخونین
لرزش طفلان نالان زیرتیغ و نیزه هارا
باصدای گریه های کودکانه
وندرین صحرای سوزان
می دود طفلی سه ساله
پر زنلاه دلشکسته ،پای خسته
باز باران قطره قطره
میچکد از چوب محمل..............
       + نوشته شده در  ساعت 15:31 توسط **محمّدحسین**بچّه ی كاخك**
        |